مضی فی غفلة عمری، کذلک یذهب الباقی


ادر کأسا و ناولها، الا یا ایها الساقی

شراب عشق، می سازد تو را از سر کار آگه


نه تدقیقات مشائی، نه تحقیقات اشراقی

الا یاریح! ان تمرو علی وادی أخلائی


فبلغهم تحیاتی و نبئهم باشواقی

وقل یا سادتی انتم بنقض العهد عجلتم


و انی ثابت باق علی عهدی و میثاقی

بهائی، خرقهٔ خود را، مگر آتش زدی، کامشب


جهان، پر شد ز دود کفر و سالوسی و زراقی